ایرانیان بیشترین متقاضیان پناهندگی از انگلستان در یکسال گذشته: از اعتراض دانشجوی نخبه به مقام معظم رهبری تا سخنان معاون محترم علمی رئیس جمهور
"از کرخه تا راین"یکی از فیلمهای محبوب همسالان نسل من است.
شاید یکی از فراموش نشدنیترین دیالوگهای آن آنجاست که نوذر (بسیجی بریده از انقلاب و متقاضی پناهندگی از کشور بیگانه) سیلی به صورت سعید (قهرمان بسیجی داستان) میزند و میگوید: "دیگه شاید نبینمت."
چندی قبل معاون محترم آموزشی وزارت بهداشت با اشاره به این موضوع که ایران رتبه دوم فرار مغزها در جهان را داراست، گفت:
"سالانه، ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار متخصص تحصیلکرده از کشور مهاجرت میکنند و لازم است برای استفاده از آنها در داخل کشور برنامهریزی شود."
در پاسخ، معاون محترم علمی رئیس جمهور با انتقاد از ارایه آمار مهاجرت نخبگان گفت:
"ادامه تحصیل نخبگان در دانشگاههای دیگر کشورها به عنوان چرخش مغزها مطرح است نه مهاجرت یا فرار مغزها" و در ادامه گفت که آمار خروج نخبگان از کشور، پایینتر از نُرم جهانی است.
اخیراً مدیر رصدخانه مهاجرت ایران نیز خبر از بازگشت ١٤٠٠ متخصص به کشور داد.
در ماههای اخیر سخنان متناقضی را در خصوص موج جدید مهاجرت از زبان مسئولین میشنویم.
به عنوان یک دانشگاهی که با اساتید و دانشجویان زیادی در ارتباط هستم لازم میدانم که متذکر شوم از حدود دو سال قبل و متعاقب چالشهای سیاسی و شدت یافتن تحریمها، این موج به راه افتاده و نمیتوان آن را کتمان کرد.
برای تحلیل این موضوع باید به موارد زیر توجه کرد:
فرآیند مهاجرت از هر کدام از روشهای اصلی آن یعنی دانشجویی، کاری و پناهندگی دارای گردش کاری طولانی و زمانبری است.
به عبارت دیگر اگر فرض کنیم فردی امروز تصمیم به مهاجرت بگیرد در درجه اول باید وقت زیادی گذارده تا مدارک لازم را تهیه نموده، سپس نسبت به ارسال تقاضا اقدام کرده و در مراحل بعدی منتظر وقت سفارت، سوال و جوابها و مصاحبههای احتمالی و . . . گردد.
بدین ترتیب با توجه به تواناییهای مالی و اجرایی افراد، معمولا بین اولین اقدام تا ورود به کشور مقصد به عنوان مهاجر ماهها و یا سالها زمان مورد نیاز است.
در چنین وضعیتی یکی از بهترین شیوههای بررسی این روند، مراجعه به آمار درخواست مهاجرت به جای بررسی تعداد مهاجرت یافتگان به کشورهای پر طرفدار میباشد.
اخیراً سایت رسمی دولت انگلستان، جدیدترین آمار سالانه متقاضیان پناهندگی از این کشور را منتشر کرد.
مطابق این گزارش، ایرانیان با تعداد ٤٢٨٠ درخواست و با افزایش ۷۳ درصدی در مقایسه با سال پیش از آن، با پیشی گرفتن از عراق، آلبانی و اریتره بیشترین متقاضیان پناهندگی از آن کشور را تشکیل دادهاند.
چندی قبل نیز خبرگزاری رسمی انگلیس اعلام کرد که ایرانیها با شیوهای خطرناک سوار بر قایقهای کوچک، فاصله چند ده کیلومتری کانال مانش را به امید اخذ پناهندگی از این کشور طی میکنند.
اما درک عمومی خودمان از تقاضای مهاجرت در اطرافیانمان چیست؟
به راستی هر کدام از ما چند نفر را میشناسیم که در ماهها و سالهای اخیر از ایران رفته یا در حال تدارک این موضوع میباشند.
آیا اخبار زیر را در این مدت نشنیدهایم؟
مهاجرت یکی از داوران مشهور بین المللی فوتبال کشور، پناهندگی یکی از قهرمانان تکواندوی ایران، مهاجرت یکی از معروفترین گزارشگران فوتبالی کشور، اخذ تابعیت چهار فوتسالیست ایرانی از یکی از کشورهای همسایه، پناهندگی خبرنگار اعزامی به خارج از کشور و . . .
چند هفته قبل شاهد دیدار برخی از دانشجویان نخبه با مقام معظم رهبری و صحبتهای اعتراض گونه یکی از آنها بودیم.
شاید شاه بیت سخنان وی آنجا بود که گفت:
حجم زیادی از المپیادیهای این مملکت در فکر فرار (و نه مهاجرت) از کشور هستند.
سال گذشته از برنامه فرصت مطالعاتی یک ساله در کشور کانادا به ایران بازگشتم و شخصاً در این مدت شاهد خروج بدون بازگشت هشت تن از اساتید برجسته دانشگاه خودمان به سایر کشورها بودهام.
همچنین تعداد دیگری نیز در حال انجام مقدمات این امر هستند.
این وضعیت مهاجرت در بین اساتید علوم پزشکی ماست که در شرایط سخت اقتصادی موجود از جایگاه مناسبتری برخوردار هستند پس تکلیف سایرین چیست؟
از سوی دیگر به عنوان فردی که در دانشگاه مادر علوم پزشکی کشور با دانشجویان ممتاز در ارتباط است متأسفانه اعتراف میکنم که بسیاری از دانشجویان خوب ما انگیزهای برای ماندن نداشته و برای رفتن از کشور بیقرار بوده و لحظه شماری میکنند.
در مجموع به اعتقاد این جانب، به جای کتمان موضوع و یا ارایه آمار ضد و نقیض که بعضاً از تفسیر به رأی تعاریفی همچون نخبه و متخصص ناشی میشود، باید هر چه سریعتر اقدامات مؤثری را برای مقابله با این فاجعه ملی اتخاذ نمائیم.
- ۹۸/۰۸/۰۸