چگونه کانادا، کانادا شد؟
«یادداشتهایی از تورنتو» تجربههایی از زندگی یک پزشک ایرانی است که عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است و برای گذران فرصت مطالعاتی در تورنتو مستقر شده و از زندگیاش در این شهر کشور کانادا اینجا مینویسد.
بر اساس آخرین نتایج پژوهش دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا که چند هفته قبل منتشر شد کانادا در جایگاه بهترین کشور دنیا از نظر کیفیت زندگی قرار گرفت. این پژوهش بر اساس نظرسنجی از 21,000 نفر از شهروندان 80 کشور دنیا و بر مبنای امتیازدهی به متغییرهای زیر انجام شده است:
شغل مناسب، بازار کاری خوب، ثبات اقتصادی، خانواده صمیمی، عدالت در درآمد، ثبات سیاسی، سیستم آموزش عمومی ایمن، سیستم آموزش عمومی توسعه یافته و نظام سلامت توسعه یافته
به راستی چگونه کاناداییها توانستهاند خود را بدین جایگاه برسانند؟ پاسخ به این سوال کاری دشوار و مستلزم انجام پژوهشهای متعدد بوده و مسلماً در یک یادداشت نمیتوان به تحلیل جامعی در این خصوص رسید. شاید بهتر باشد تا بدانیم نظر رهبران سیاسی این کشور چیست. جالب توجه است که بدانیم آقای جاستین ترودو (Justin Truduea) نخست وزیر و رهبر حزب لیبرال کانادا پس از به قدرت رسیدن در سال 2015 به لندن سفر کرده (کانادا مستقل نبوده و تحت الحمایه انگلیس است) و پس از دیدار با ملکه الیزابت دوم سخنرانی در این خصوص ایراد میکند. وی ضمن برشمردن برخی از عوامل موثردر موفقیت کانادا، نکات زیر را عنوان میکند:
"ما میدانیم که کانادا به علت گوناگونی (Diversity)، از نظر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی موفق بوده است.
- یکی از نمایندگان مجلس کانادا که چند سال قبل در جلسات بینالمجالس کشورهای مختلف دنیا شرکت کرده بود برای من نقل کرد از من سوال کردند که کانادا شبیه چیست؟ پاسخ دادم که به تیم پنج نفره ما از کانادا نگاه کنید. دو نفر مرد و سه نفر زن هستیم. دو نفر کاتولیک، یک نفر مسلمان اسماعیلی، یک نفر یهودی که والدینش از هولوکاست جان سالم به در بردهاند و یکی از وزرایمان که همجنسگرا و پروتستان است. به غیر از من که در کانادا به دنیا آمدهام یکی در فرانسه، دیگری در پرتغال، یکی در آرژانتین و نفر آخر در تانزانیا به دنیا آمده است. کانادا این شکلی است.
- یک روز پس از حمله (تروریستی) پاریس، مسجدی در شهر Peterborough در استان اونتاریو (کانادا) به صورت منزجر کننده و مشکوکی آتش میگیرد. ساکنین محل دست به کار می شوند و در عرض دو روز بیش از 110,000 دلار برای کمک به بازسازی مسجد جمع آوری میکنند. و در همان زمان مراکز مسیحی و یهودی منطقه، درهای اماکن مذهبی خود را برای استفاده نمازگزاران مسلمان باز میکنند."
این همه گوناگونی نه به صورت تصادفی بلکه به علت نوعی نگاه مدیریتی به جامعه پدید آمده است. پذیرش تنوع فرهنگی (Multiculturalism) رویکردی است که از سال 1971 توسط آقای پیر الیوت ترودو (Pierre Elliot Truduea) نخست وزیر وقت و پدر نخست وزیر فعلی در سیاستهای کلان کشوری گنجانده شده و سی سال قبل به عنوان یک قانون مصوب شده است. در بخشی از این قانون میبینیم:
"هرگونه وجدان، فکر، باور، دیدگاه، مذهب، ابراز عقیده، انجمن و تجمع مسالمت آمیز آزاد میباشد."
البته باید تاکید کرد که اینها قوانینی نیستند که در مرحله مصوب شدن باقیمانده و اجرا نشوند بلکه کاناداییها به آنها ایمان داشته و پایبند هستند.
در ماه ژانویه با خانواده به بازدید از Royal Ontario Museum (از موزههای اصلی کانادا) رفته بودیم. با توجه به بزرگ بودن مجموعه و کوتاه بودن طول روز مجبور بودیم نماز ظهر و عصر را در موزه بخوانیم. فضای دنجی را در موزه پیدا کردم و از مسئول قسمت سوال کردم که آیا ممکن است که در آنجا نماز بخوانیم؟ جالب بود که وی با بیسیم با یکی از کارمندان حراست مجموعه تماس گرفت و سپس آن کارمند نزد ما آمده و با احترام ما را به طبقه فوقانی راهنمایی و قفل درب اتاقی را که حاوی برخی از اشیای موزه بود باز کرده و خود آنجا را ترک کرد.
اگر به لیست اعضای دولت کانادا نگاه کنید در بین وزرا چهار نفر با اصالت هندی، دو نفر از بومیان کانادایی، یک نفر افغانستانی و یک نفر سومالیایی را میبینید. همچنین تصدی مدیریت وزارتخانههای کشوری به تعداد مساوی بین زنان و مردان تقسیم شده است. نکته دیگر آنکه با توجه به سیستم فدرالی این کشور، در حال حاضر یکی از هموطنان ما وزیر علوم، نوآوری و تحقیقات ایالت اونتاریو و دو نفر دیگر نماینده مجلس کانادا هستند.
چند روز پیش تلویزیون سخنرانی دیگری از آقای ترودو را پخش میکرد. در روی تریبون وی تراکت بزرگی حاوی جمله زیر نصب شده بود:
“Diversity is Canada’s strength”
(گوناگونی، قدرت کانادا است)
❇️ [مطالب نقل قول شده به منزله تائید آنها نیستند.]
- ۹۷/۰۱/۰۲