ما ونزوئلا نمیشویم اما به چه قیمتی؟ به بهانه اتخاذ دیپلماسی نه جنگ و نه مذاکره سیاستمداران کشور
چند روز قبل مجله لانست که از معتبرترین ژورنالهای پزشکی دنیاست در مقالهای به ارائه وضعیت سلامت مردم ونزوئلا پس از تحریمهای پنج سال اخیر ایالات متحده آمریکا پرداخت.
مطابق این گزارش، تنها در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ تحریمها موجب مرگ ۴۰ هزار نفر از شهروندان این کشور شده است.
همچنین برآورد شده که در حال حاضر بیش از ۳۰۰ هزار نفر از بیماران ونزوئلایی به علت کمبودهای جاری در معرض خطر هستند.
در روزهای اخیر پس از اوج گرفتن تنش میان ایران و آمریکا این سوال در بین عموم شهروندان مطرح است که سیاست نه جنگ و نه مذاکره به کجا میانجامد؟
چند روز قبل رئیس جمهور آمریکا در این مورد گفت:
"تحریمها اعمال شدهاند و من در رابطه با ایران عجلهای ندارم"
اما آیا ما نیز عجلهای نداریم؟
در این یادداشت قصد دارم تا به آثار شوم تحریمها بر سلامت شهروندان اشاره کرده نشان دهم که ماندن در وضعیت فعلی به نفع ما نیست.
تقریباً عمده فعالان حوزه سلامت معترفند که این روزها حال سلامت شهروندان ایرانی خوب نیست.
متأسفانه اخیراً شاهد بروز پدیده جدیدی به نام مرگهای خاموش ناشی از تحریمها در بیمارستانها هستیم.
اگرچه وقوع چنین مواردی در بیمارستانهای ما نادر بوده اما با توجه به اهمیت موضوع و از سوی دیگر پیش بینی افزایش موارد آن، نیاز به مداخلهای عاجل دارند.
اما مرگهای خاموش به علت تحریمها چه هستند؟
شاید این اصطلاح را اولین بار گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر عنوان کرد و گفت:
"ساختار فعلی تحریمها غیر شفاف بوده و واردات کالاهای فوریتی و ضروری بشر دوستانه را برای ایران ناممکن میسازد این ابهام از یک سو میتواند منجر به مرگ خاموش بیماران به دلیل کمبود دارو در بیمارستانها شده و از سوی دیگر موجب عدم توجه رسانههای بینالمللی شود."
اما این تمام ماجرا نیست و مرگهای خاموش میتوانند معنای دیگری نیز داشته باشند.
به عبارت دیگر، با توجه به چالشهای حقوقی مسئله آیا مسئولین بیمارستانهای ما در چنین مواردی حاضر خواهند شد مرگ ناشی از کمبودها را به خانواده متوفی اطلاع دهند؟
در حال حاضر کمبود لوازم و تجهیزات پزشکی مصرفی روند تشخیص و درمان بیماران را با اشکال مواجه کرده است.
چندی قبل رئیس انجمن علوم آزمایشگاهی کشور اعلام کرد که به علت کمبودهای پیش آمده کیتهای آزمایشگاهی توسط کولبران از کشورهای همسایه به داخل وارد میشوند.
آیا کیتهای آزمایشگاهی، قطعات سخت افزاری هستند که این گونه حمل شوند؟
متخصصان امر میدانند که شرایط نگهداری کیتها در چنین مواردی به درستی رعایت نشده و نتایج منتج از آنها بیاعتبارند.
علاوه بر این برخی از کمپانیهای تجهیزات پزشکی به بهانه تحریم از ارائه خدمات و سرویس و نگهداری وسایل سرباز میزنند و انبوهی از تجهیزات پزشکی سرمایهای کشور بدون پشتیبانی رها شده و در حال حاضر پس از خرابی یکی یکی از گردونه خارج میشوند.
چندی قبل وزارت بهداشت به بیمارستانها ابلاغ کرد که به جهت کمبودها در موارد ممکن همچون زمان قدیم به جای استفاده از لوازم یکبار مصرف پزشکی از لوازم قابل استریل استفاده مجدد نمایند.
نکتهای که سالهاست در نظام کنترل عفونت بیمارستانی منسوخ شده است.
اخیراً به دستور وزیر محترم بهداشت، واردات بیش از یکصد قلم داروی خارجی که جایگزین داخلی دارند به علت محدودیت منابع ارزی متوقف شده است.
سالهای زیادی است که موضوع حذف چنین داروهایی مورد بحث بوده.
آیا مسئولین قبلی از ارزبری این اقلام بیاطلاع بودهاند؟
یا آنکه مسئولین قبلی اگرچه به این موضوع واقف بودهاند اما به علت کیفیت بالاتر و عوارض کمتر از حذف آنها خودداری میکردهاند.
به یاد داشته باشیم که دارو کالای لوکس نیست که بتوان از شهروندان انتظار داشت به جهت حمایت از تولید داخلی از آن چشم بپوشند.
از سوی دیگر موضوع گسترش فقر در جامعه بر کسی پوشیده نیست.
آنچه که ما در بیمارستانها مشاهده میکنیم موارد متعددی از بیماران مزمن و یا صعبالعلاجی هستند که درمان خود را به علت عدم بضاعت مالی رها میکنند.
متأسفانه باید اذعان کرد که به زودی با سونامی بیماران لاعلاج مواجه خواهیم شد.
علاوه بر این، فشار اقتصادی باعث شده بسیاری از مردم عادی با تغییر سبک زندگی سالم، مصرف مواد خوراکی ضروری همچون گوشت، لبنیات و میوه را کاهش داده، ورزش را کنار گذارده و استانداردهای بهداشتی را رعایت نکنند.
طرح تحول سلامت که زمانی پس از برجام از آن به عنوان دومین دستاورد موفق کارنامه آقای روحانی نام برده میشد، به علت مشکلات مالی موجب استعفای وزیر محترم قبلی بهداشت شد و فعلا خیلی در مورد آن صحبت نمیشود و طرح مقابله با فشارخون در صدر اولویتهای وزیر محترم فعلی قرار گرفته است.
همچنین چند روز قبل قائم مقام محترم وزارت بهداشت به موضوع مهاجرت پزشکان از کشور اشاره کرده و عنوان کرد که در حال حاضر با کمبود جدی پزشک مواجه هستیم.
در کنار اینها حادثه سیل اخیر نشان داد که تحریمها چگونه ما را به انزوا کشانده و فرآیند اخذ کمکها از خارج از کشور چه از سوی هموطنان و چه از سوی سازمانهای بین المللی مختل شده است.
اگر به آن سوی دنیا نگاه کنیم، چند روز قبل نشست G20 با حضور قدرتهای برتر اقتصادی دنیا برگزار شد.
در حاشیه این نشست رؤسای جمهور چین و آمریکا دیدار کرده و موضوع جنجالی تعرفه بر کالاهای چینی بحث شد و در نهایت ترامپ پذیرفت که تعرفههای جدیدی برای چینیها در نظر نگیرد.
علاوه بر این، با دیدار رؤسای جمهور ترکیه و آمریکا، موضوع تحریم ترکیه به خاطر خرید موشکهای S400 از روسیه منتفی شد.
جان کلام آنکه، سلامت شهروندان ایرانی و نظام سلامت کشور که نخبگان سلامت کشور برای اعتلای آنها دهها سال خون دل خوردهاند به خطر افتاده است.
ونزوئلا پنج سال است که توان حل مشکلات خود با آمریکا را نداشته و بر سیاست خود پافشاری میکند و تاوان آن را میدهد.
مطمئناً با توجه به ساختار بهتر نظام سلامت، ما با ونزوئلا متفاوتیم.
اما چرا بسیاری از کشورها میتوانند مشکلات خود با آمریکا را حل کنند و ما نمیتوانیم؟
تحریمها از آن جهت که در خط اول به اقشار آسیبپذیر همچون بیماران، کودکان و سالمندان صدمه میزنند گاهی از اوقات از جنگهای واقعی غیراخلاقیترند و بدین ترتیب سیاستورزان ما نیز باید برای محافظت از این گونه افراد اهتمامی مضاعف بورزند.
آیا حاضریم در سالهای آتی شاهد مرگ و ناتوانی شمار زیادی از هموطنانمان باشیم؟
البته باید توجه داشت که چه بسا خودمان و یا یکی از عزیزانمان قربانی بعدی این ماجرا باشیم.
- ۹۸/۰۴/۱۱