کرونا: چرا غربی ها در مقایسه با کشورهای آسیای شرقی بیشتر آسیب دیدند؟
چاپ جدید کتاب "قرن پاندمی" نوشته Mark Honigsbaum از مورخان حوزه سلامت، حاوی فصلی در مورد بیماری کروناست و نویسنده در این بخش به مقایسه پاسخ کشورهای مختلف به این بیماری می پردازد.
وی ضمن تمجید از اقدام قاطعانه چین در مقابله با این بیماری، واکنش دیرهنگام برخی از دولتهای غربی به ویژه انگلیس را عامل مرگ تعداد زیادی از شهروندان آن کشورها می داند.
تا این تاریخ آمریکا با حدود 118 هزار، برزیل با 44 هزار و انگلستان با 41 هزار مرگ سه کشوری هستند که بیشترین تلفات را از کرونا داشته و اگر مرگهای آنها را برحسب جمعیت در نظر بگیریم انگلستان وآمریکا به ترتیب وضعیت وخیم تری دارند.
از طرف مقابل می دانیم که اپیدمی از چین شروع شده و در فاز بعدی در سه کشور آسیای شرقی یعنی کره جنوبی، ژاپن و تایلند گسترش یافت.
نکته جالب توجه آن است که حتی اگر آمار چینی ها را صحیح ندانسته و این کشور را در نظر نگیریم، نسبت مرگ به جمعیت آن سه کشور دیگر به طور کاملا معنی داری از کشورهای غربی بسیار کمتر است.
اما چرا چنین شد؟
معتقدم نگاه تک عاملی به این موضوع راهگشا نیست و اگرچه سرعت عمل کشورها در ایجاد این تفاوت نقش آفرین بوده اما این اختلاف را باید در قالب مجموعه بزرگتری به نام عوامل اجتماعی موثر بر سلامت دید.
بیماری های انسان نتیجه تعامل سه وجهی میزبان (انسان)، عامل بیماریزا (مثل ویروس کرونا) و محیط (مثلا یک سطح تماس آلوده) هستند.
در خصوص متغیرمیزبان، تا پیش از این توجه زیادی به عوامل ژنتیکی، دموگرافیک، تغذیه ای، رفتاری و … می شد اما در سالهای اخیر نقش برجسته عوامل اجتماعی بر سلامت مشخص شده است.
عوامل اجتماعی بسیار و در مورد بیماری های گوناگون متفاوتند و در اینجا به برخی از مهمترین آنها برای بیماری کرونا اشاره می کنم.
الف- درسهایی که از سارس گرفته شد:
ویروس کرونا قرابت ژنتیکی بسیاری با ویروس سارس داشته به همین علت نام عامل بیماریزای آن را SARS Corona Virus 2 گذاشتند.
به همین صورت راه انتقال و علایم بالینی بیماری سارس که آن هم از چین شروع شده و در فاز بعدی کشورهای آسیای شرقی را آلوده کرد بسیار به کرونا شبیه بود.
اخیرا Gary Liu مدیرعامل یکی از خبرگزاری های اصلی چین در مصاحبه ای با عنوان "آنچه که جهان می تواند از پاسخ چین به کرونا ویروس بیاموزد" به مثالهای جالبی از آمادگی قبلی مردم و نظام سلامت چین برای وقوع احتمالی یک همه گیری مشابه اشاره کرده و آن را حافظه اجتماعی به دلیل مواجهه قبلی با سارس می نامد.
ب- تفاوتهای فرهنگی:
همان طوری که می دانیم ابتلا و مرگ ناشی از کرونا با افزایش سن رابطه دارد.
در همین چارچوب، تخمین زده شده که حدود نیمی از مرگهای اتفاق افتاده در کشورهای غربی مربوط به ساکنان خانه های سالمندان است.
زندگی در چنین اقامتگاه هایی در اواخر عمر در کشورهای غربی یک هنجار بوده در حالیکه شرقی ها عموما این سبک از زندگی را نمی پسندند.
همچنین فرهنگ تبعیت از دستورات مقامات محلی در میان شرقی ها به مراتب بیشتر است.
علاوه بر اینها حضور در اجتماعات سیاسی، ورزشی، تفریحی و ... که خود یکی از راه های اصلی گسترش و انتقال بیماری است در غربی ها متداول تر است.
ج- استفاده از تکنولوژی های مدرن برای ردیابی بیماران:
تعقیب عفونت در اشخاص دارای تماس با فردی که تست کرونای وی مثبت شده یکی از راهکارهای اصلی کنترل کرونا در جامعه است.
در این میان، سیستم ارتباطی آنلاین ردیابی مردم با استفاده از فن آوری هایی همچون face surveillance (اسکن، ثبت و پایش چهره ها) در چین، حکومت را قادر ساخت تا جابجایی های افراد مشکوک به بیماری را در طی چند هفته اخیر بررسی نماید.
چندی قبل مدیرعامل شرکت بین المللی Baidu که از کمپانیهای بین المللی اینترنت و هوش مصنوعی چین است در همین زمینه گفت که مردم این کشور کاملا موافقند تا از برخی از حقوق شخصی خود در ازای کسب آسایش بیشتر صرف نظر کنند.
نکته ای که غربی ها آن را مغایر با حریم خصوصی تلقی کرده و از استفاده از چنین تجهیزاتی ممانعت کرده اند.
د- فقر و نابرابری های اجتماعی:
در یادداشت قبلی ام در این کانال تلگرامی به طور اختصاصی به این موضوع با عنوان "چرا ایران و آمریکا نمی توانند الگوهای موفقی برای کنترل کرونا باشند؟" اشاره کرده ام که می توانید آن را از اینجا (https://t.me/PaymanSalamati/104) مطالعه کنید.
جان کلام آنکه در پاندمی کرونا، برخی از عوامل اجتماعی همچون سابقه مواجهه قبلی با اپیدمی سارس، تفاوتهای فرهنگی، استفاده از تکنولوژی های پیشرفته و بی عدالتی های اجتماعی نقش ممتازی بر پیامدهای همه گیری ایفا کردند.
اگرچه این عوامل در همه جوامع به یک اندازه نقش آفرین نیستند اما در مجموع باعث شدند تا کشورهای غربی در مقایسه با شرقی ها لطمه بیشتری بخورند.
- ۹۹/۰۳/۲۷