اقتدار حکومتی، حلقه مفقوده برنامه مقابله با کرونا
خانه ام آتش گرفته است، آتشی جان سوز
هرطرف می سوزد این آتش
پرده ها و فرشها را ، تارشان با پود
من به هر سو می دوم گریان
در لهیب آتش پر دود
کرونا همچنان در کشور می تازد و قربانی می گیرد. مرگهای روزانه ناشی از بیماری به عدد 500 (طبق آمار رسمی) نزدیک شده و متاسفانه پیش بینی می شود که از آن هم فراتر رود.
همچنین، به اذعان صاحب نظران، کشور ما جزء پنج کشور اول با مرگ بالا در دنیاست.
در همین زمان، ستاد ملی مقابله با کرونا طرح هوشمند محدودیتها را برای اجرا از آذرماه ابلاغ کرد.
معتقدم تا زمانی که حکومت کرونا را به مثابه یک تهدید امنیتی تلقی نکرده و در مقابل آن با قاطعیت نایستد اپیدمی کنترل نخواهد شد.
در طی چند ماه گذشته ستاد مقابله با کرونا طرحهای متعددی برای اعمال محدودیتها در مناطق مختلف ارایه کرده است.
اگر این طرحها موفق می بودند باید اثر بخشی آنها را در این مدت در شاخصهای ابتلا و مرگ مشاهده می کردیم.
اما، نکته اصلی اینجاست: کدام محدودیت؟
آیا به عنوان مثال، ممنوعیت خروج از شهرها حداکثر به معنای جریمه متخلفان است؟
آیا تعطیلی کسبه از ساعت 18 و ممنوعیت تردد بعد از ساعت 21 اجرا شدند؟
پیشنهاد تعطیلی حداقل دو هفته ای از سوی مراجع ذی صلاح در شرایطی ارایه شد که مشمول حال تمامی مشاغل غیر ضروری شده و به صورت ضربتی اجرا تا از گردش تصاعدی عامل عفونی در جامعه جلوگیری شود.
حال آنکه پس از تاخیر چند هفته ای و در رونمایی از طرح جدید، شاهد هستیم که تعطیلی ها جامع نبوده، مشمول حال ادارات، بانکها، لیست بلندی از مشاغل ریز و درشت (تا حتی عطاری ها)، وسایل نقلیه عمومی و ... نمی شود.
آیا وظیفه ستاد فقط مکتوب و ابلاغ کردن محدودیتهاست؟
واقعیت آن است که این گونه طرحها نشان از عمق نا آگاهی برخی از مسئولین از روان شناسی جامعه داشته و موجب مقاوم شدن رفتار اجتماعی غیر بهداشتی مردم در مقابل اقدامات بعدی ما خواهد شد.
اواسط مردادماه، زمانی که اپیدمی تا حدودی فروکش کرده بود، در همین کانال تلگرامی در یادداشتی با عنوان "آقای رئیس جمهور شما فقط چند هفته مهلت دارید" در خصوص طغیان مجدد بیماری هشدارو راهکارهایی را متذکر شدم.
با توجه به آنکه عمده آن چالشها کماکان موجود بوده، توجه علاقه مندان را به مطالعه آن یادداشت جلب و از تکرار آنها اجتناب می کنم.
علاوه بر این، تجربه موفق اعمال قاطع قانون در کنترل اپیدمی با استفاده از نیروهای نظامی-انتظامی در کشورهایی همچون ویتنام که با مشکلاتی از جنس مشکلات ما (کمبود منابع مالی، تستهای آزمایشگاهی، تکنولوژی پیشرفته و ...) مواجه بودند پیش چشم ماست.
در حالیکه مسئولین هنوز از طلایی ترین ایام این سرزمین در مقابله با همه گیری دم می زنند، مردم در این روزها عزادار جگر گوشه هاشان بوده، سرگردان تخت خالی بیمارستان و داروی بیمارشان هستند و چون حمایتی دریافت نمی کنند، نگران نان شبشان بوده و تاجایی که بتوانند در خانه نمی مانند.
این زخم به آسانی قابل ترمیم نیست ودر صورت تداوم این وضعیت، این خشم فروخفته سرباز خواهد کرد.
به یاد داشته باشیم چند سال قبل بود که گورباچف انفجار هسته ای چرنوبیل را عامل اصلی فروپاشی شوروی سابق خواند.
حادثه ای که به مرگ چند هزار انسان بیگناه انجامید و دولت وقت به سادگی از کنار آن عبور کرد.
آیا حکومتی که توانست داعش را متلاشی کند و به اذعان مسئولانش یکی از مقتدرترین نظامهای امنیتی دنیا را دارست به طوری که می تواند دشمن این مرز و بوم را در هوا ردیابی کرده و از هواپیمای کشور بیگانه بیرون بکشد تا این اندازه منفعل و عاجز از اعمال قاطع قانون است؟
جان کلام آنکه، مشکل اصلی ما نبود برنامه جامع و یا هوشمند برای حفظ فاصله اجتماعی از طریق اعلام محدودیتهای جدید نیست.
در حقیقت، مردم ناکارآمدی سیستم و ناتوانی مجریان مصوبات ستاد مقابله با کرونا را درک کرده اند.
اگر به ثبات حکومت هم می اندیشیم باید بدانیم که زنگها به صدا درآمده اند.
با اعتنا به تجربه سایر کشورهای موفق، وقت آن است که اگر اقتداری وجود دارد آن را نشان دهیم.
وای بر من، همچنان میسوزد این آتش
آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان
و آنچه دارد منظر و ایوان
من به دستان پر از تاول
این طرف را میکنم خاموش
وز لهیب آن روم از هوش
ز آن دگر سو شعله برخیزد، به گردش دود
تا سحرگاهان، که میداند که بود من شود نابود
(اشعار از مهدی اخوان ثالث)
- ۹۹/۰۸/۲۹