کرونا و فرصت اصلاح ساختار نظام سلامت: نقدی بر سخنان ریاست محترم جمهور
خوشبختانه با لطف الهی و همکاری شایسته جامعه پزشکی، مردم و مسئولین روند اپیدمی کووید در کشور نزولی شده است.
حال وقت آن است که به آسیب شناسی این موضوع بپردازیم که چرا ما این چنین سخت لطمه خورده و دهها هزار نفر از عزیزانمان را از دست دادیم.
چند روز قبل جناب آقای روحانی ضمن مرور کارنامه دولت خود در حوزه سلامت گفت:
" وقتی در سال 92 آمدیم، از آغاز 93 رفتیم دنبال طرح تحول سلامت و این طرح تحول سلامت، جزو مواردی بود که از دوست و دشمن کسی نتوانست این واقعیت و خدمت بزرگ را منکر شود."
معتقدم برخلاف نظر ایشان یکی از اشتباهات بزرگ این دولت نادیده انگاشتن برنامه های قبلی و ابداع طرح تحول سلامت بود.
چند سال قبل گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص طرح تحول سلامت منتشر شد در این سند آمده:
"طرح از چند آسیب جدی رنج میبرد:
بیتوجهی به قانون بالادستی و سیاستهای کلی سلامت
درمانمحوری به جای توجه به پیشگیری و ..."
اما سوال اینجاست که طرح تحول جایگزین چه برنامه ای شد؟
ماده 74 قانون برنامه پنجساله ششم توسعه کشور ( 1396 - 1400 ) در ادامه مفاد قانون برنامه پنج ساله پنجم بیان می دارد:
"وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی مکلف است در اجرای «نظام خدمات جامع و همگانی سلامت» با اولویت بهداشت و پیشگیری بر درمان و مبتنی بر مراقبتهای اولیه سلامت، با محوریت نظام ارجاع و پزشک خانواده ... اقدام نماید، به نحوی که تا پایان سال دوم اجرای قانون برنامه کلیه آحاد ایرانیان تحت پوشش نظام ارجاع قرار گیرند."
واقعیت این است که یکی از برنامه های اصیل بهداشتی ملی که محصول طراحی علمی دلسوزان نظام سلامت بود برنامه پزشکی خانواده بوده که متاسفانه با روی کارآمدن دولت فعلی در همان مراحل ابتدایی کنار گذاشته شد.
در این برنامه که هیچگاه فرصت معرفی و اجرای صحیح پیدا نکرد دولت موظف شده بود تا ضمن استخدام پزشکان آموزش دیده (پزشکان خانواده)، تمامی ایرانیان را بر مبنای محل سکونت در گروههای متعدد توزیع و مسئولیت حفظ سلامت هر شهروند را به یک پزشک خانواده بسپارد.
دستورالعمل اجرایی این برنامه خدمات ارایه شده توسط پزشک خانواده را رسیدگی به امور بهداشت، پیشگیری، تشخیص، درمان، بازتوانی، ارجاع فرد بیمار به سطوح تخصصی، پیگیری اقدامات انجام شده توسط سطوح بالاتر و ... اعلام می کند.
لازم به ذکر است که برنامه های پزشکی خانواده بر حسب شرایط متفاوت کشورها منعطف بوده و در سرزمینهای مختلف از الگوهای متفاوتی تبعیت می کنند و شرح این ماجرا در این مقال نمی گنجد.
پیش از این یادداشتی منتج از شرکت در برنامه فرصت مطالعاتی ام در کانادا در این خصوص در همین کانال تلگرامی نوشته ام که برای مطالعه می توانید اینجا (http://paymansalamati.blog.ir/1397/01/09) را کلیک کنید.
همچنین باید در نظر داشت که این برنامه به منزله نفی بخش خصوصی در حوزه درمان نیست و متاسفانه باید اذعان کرد که اجرای بد و نیمه کاره آن موجب سوء تفاهمهای زیادی به ویژه در جامعه پزشکی تاکنون شده است.
اما نظام پزشک خانواده اگر طبق قانون توسعه تا سال 1398 اجرا می شد چگونه می توانست به کنترل اپیدمی کمک نماید؟
در یادداشتهای قبلی خود توضیح داده ام که چگونه رویکرد درمان محور و نه پیشگیری محور طرح تحول سلامت باعث شده تا حوزه بهداشت به بوته فراموشی سپرده شود.
واقعیت امر آن است که بسیاری از خدمات بهداشتی برای کنترل اپیدمی جاری قبل از این در برنامه پزشکی خانواده پیش بینی شده بودند که متاسفانه در طرح تحول سلامت مغفول واقع شدند.
به عنوان مثال در طی ماههای اخیر و پس از ابتلای جمع کثیری از هموطنان، وزارت بهداشت مجبور به تاسیس چندین هزار مرکز 16 ساعته و راه اندازی سامانه تلفنی 4030 برای انجام اموری شد که عمده این وظایف پیش از این در طرح پزشک خانواده دیده شده بودند.
علاوه بر این، در حالیکه سیستم پزشکی خانواده دارای عقبه ای با بیش از نیم قرن سابقه در کشورهای پیشرفته است معلوم نیست که مبدعان طرح تحول این برنامه را از کجا اخذ کرده اند.
جان کلام آنکه، برنامه های سلامت محور کالاهایی تخصصی و محصول دهها سال اندیشه و تجربه بشری هستند.
نباید با بی اعتنایی به تکالیف قانونی و تجربه موفق سایر کشورها و تنها بر مبنای تفکرات چند نفر، به فکر آزمون طرحهای جدید بوده و سلامت جامعه ای را به خطر بیاندازیم.
در حقیقت، یکی از دلایل اصلی وقوع همه گیری گسترده در کشور ریل گذاری اشتباه سیاستهای درمان محور دولت فعلی است.
کرونا بهانه ای بود تا نواقص طرح تحول به خوبی آشکار گردد.
حال که در ماههای پایانی دولت دوازدهم هستیم فرصت مناسبی است تا با استفاده از خرد جمعی نخبگان حوزه سلامت به مقایسه این دو طرح پرداخته، نسبت به اصلاح نواقص ساختار موجود اقدام نمائیم.
- ۹۹/۱۰/۰۴