کرونا در ایران و عراق
رمان "جایی که خرچنگها آواز میخوانند" وضعیت این روزهای ما را به خوبی بیان میکند:
نوع عقیده اینجا جایگاهی نداشت. اهریمنی در کار نبود، فقط زندگی در تپش بود. بیولوژی، حق و باطل را در نورهای متفاوت به یک رنگ میبیند.
در روزهای اخیر مکررا با این سوال مواجه می شویم که چرا مرگ های ناشی از کرونا در کشور ما بیشتر از عراق است؟ در همین ایام هموطنانی را مشاهده میکنیم که در تدارک سفر به آن کشور و در صورت امکان شرکت در برنامه راهپیمایی اربعین هستند و اعتقاد دارند که وجود بقاع متبرکه در آن کشور حرزی برای مردم آنجا فراهم آورده که عوامل عفونی بر آنها کارگر نیست.
بلی، مرگ و میر ناشی از کووید در ایران بیش از آنجاست اما بنا به دلایل زیر این تفاوت عجیب نیست:
الف- تفاوت ساختار سنی و جنسی: در حقیقت سن و جنس دوتا از مهمترین عوامل تعیین کننده مرگباری بیماری هستند. طبق گزارش مرکز پیشگیری و کنترل بیماریهای آمریکا احتمال مرگ ناشی از کرونا در افراد بیش از 65 سال نود و پنج برابر، بیش از 75 سال دویست و سی برابر و بیش از 85 سال ششصد برابر جوانان است. همچنین پژوهشهای معتبر نشان داده اند که احتمال مرگ از این بیماری در بین مردان حدود 80 درصد بیش از زنان است.
دهها سال جنگ، تحریم و نابرابری باعث شده تا عراقی ها دارای ساختار سنی جمعیتی جوان باشند و مردان زیادی را از دست بدهند. در حال حاضر میانه سنی در عراق 21 و حال آنکه این عدد در کشور ما 32 سال است. به همین ترتیب، سالمندان بالای 65 سال ایرانی حدود دو برابر جمعیت مشابه در عراق را شامل می شوند و جالب توجه آنکه نسبت مردان به زنان سالمند بیش از 65 سال ایرانی 10 درصد بیش از عراقی است.
ب- روند سینوسی بیماری: ماهیت بیماری نشان داده که در شرایطی که به حال خود رها شود و برای پیشگیری در سطح جامعه اقدام موثری صورت نپذیرد (نکته ای که هر دو کشور مصداق پیدا می کند) به صورت موجهایی ناشی از طغیان گاه به گاهی بروز می یابد. در کشور خودمان با مقایسه روند بیماری در استانهای مختلف می توان به این منحنی ها دست پیدا کرد. در حال حاضر ما در قله این موج هستیم و نباید وضعیت خودمان را با عراقی ها که در فاز پائین رونده هستند مقایسه کنیم. به عنوان مثال سال گذشته در مقطعی که برخی از اورژانسهای بیمارستانی ما خالی از بیمار کووید بودند نظام سلامت عراق تحت فشار وحشتناکی بود.
ج- تشخیص مرگ: مرگ ناشی از کووید برای فردی در نظر گرفته می شود که تست PCR وی مثبت باشد. در حال حاضر هر دو کشور با مشکل کمبود امکانات تشخیصی بیماری و کم شماری علت مرگ آن مواجه هستند اما به طور متوسط در ایران روزانه 1.33 و در عراق 0.89 تست به ازای هر هزار نفر جمعیت صورت می گیرد. به عبارت دیگر حدوداً روزانه 50 درصد تستهای بیشتری در کشور ما انجام شده، بدیهی است مرگهای ما نیز به همین اندازه بیشتر تشخیص داده شوند.
د- سیستم ثبت مرگ در کشور ما از نظام مکانیزه ای تبعیت کرده و قبرستانها بدون احراز گواهی های معتبر فوتی که در آنها بر مبنای دستورالعمل های تخصصی علت مرگ مشخص شده باشد از دفن اجساد اجتناب می کنند. طبق گزارش امسال سازمان ملل متحد، ایران با پوشش بیش از 90 درصدی مرگ جزء کشورهای درجه یک و عراق با پوشش بین 75 تا 90 درصدی جزء کشورهای درجه دو از نظر ثبت مرگها محسوب می گردند.
ه- جمعیت کشور ما حدود 84 میلیون و عراقیها حدود 40 میلیون نفرند پس در شرایط مشابه انتظار داریم تا مرگ کووید در ایران بیش از دو برابر گزارش شود.
و- البته موضوعات دیگری نیز وجود دارد که خارج از حوصله این مقال است.
خدا را شاکرم که دو سال قبل در راهپیمایی اربعین شرکت کرده و برای هشتمین یا نهمین بار به زیارت عتبات مشرف شدم. این را گفتم تا خوانندگان بدانند که با فرهنگ آئینی مربوطه آشنا هستم و گواهی دهم که موضوع رعایت پروتکلهای بهداشتی در زیارتگاههای عراقی شوخی ای بیش نیست و هشدار دهم که در صورت بی توجهی به این قضیه با موج ششمی از پاندمی مواجه خواهیم شد.
جان کلام آنکه، به علت تفاوت ساختارهای سنی و جنسی، ماهیت سینوسی بیماری، تعداد تستهای تشخیصی، نظام ثبت مرگ و تعداد جمعیت، مقایسه این دو کشور به سادگی امکان پذیر نبوده و هر کدام از سناریوهای متفاوتی تبعیت می کنند.
به یاد داشته باشیم که امام صادق (ع) فرمودند:
"خداوند ابا دارد از این که امور را جز از طریق اسباب آن فراهم آورد."
به قرآن رجوع کنیم که می فرماید:
"خویشتن را با دست خود به هلاکت نیفکنید."
- ۰۰/۰۶/۱۳