کرونا و پزشکی مبتنی بر شواهد
این روزها فضای مجازی و صدا و سیما مملو از اخبار متناقضی است که از سوی برخی متخصصان ارائه می گردد.
به عنوان مثال، سال گذشته لوک مونتانیه برنده جایزه نوبل در سال ۲۰۰۸ ادعا کرد که ویروس کرونا ساخته دست بشر است، نکته ای که بعداً توسط قاطبه جامعه علمی در جهان رد شد.
یا می بینیم یک تیم پژوهشی با استفاده از طب سنتی شربتی را می سازد و سپس ادعا می کند که درمان کرونا را یافته اند و یا میبینیم یکی از اساتید دانشگاه ادعا می کند که مصرف فلان ویتامین، مثل واکسن عمل می کند.
به راستی آیا اینها افرادی مغرض یا دروغگو هستند؟ جواب این است که خیر. این روند طبیعی تولید علم در حوزه پزشکی است.
برای تقسیم بندی دانش (Knowledge) رویکردهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها این است که علوم تجربی (Science) را از سایر حوزههای دانش همچون فلسفه، اخلاق، فقه و ... جدا کنیم زیرا Science به دانستنی هایی اطلاق می شود که از طریق حس و تجربه مستقیم به دست میآیند.
نکته بعدی آن است که بدانیم شیوه استدلال و برهان (Reasoning) در حوزه Science استقرا (Induction) است و با روشهای کشف حقایق در سایر حوزههای دانش متفاوت است.
استقرا اگر چه یکی از ابزارهای بنیادین تولید علم است اما واجد محدودیتهایی است که خارج از حوصله این مقال بوده و آن را مستعد به انواع خطاها میکند پس نمی تواند برای ما قطعیت آفرین باشد.
به عبارت دیگر، در علوم تجربی ممکن است شما مطالعهای انجام دهید و از تمام ضوابط پژوهشی مربوطه تبعیت کنید اما در انتها به واقعیت نرسید زیرا با استفاده از روش های مورد استفاده در علوم تجربی هیچگاه نمی توانیم احتمال خطا را از نظر ریاضی به صفر برسانیم.
علاوه بر اینها باید بدانیم که در Science روشهای متفاوتی برای انجام پژوهش وجود دارد که همه آنها به یک اندازه از توان اثبات واقعیت برخوردار نیستند. به عبارت دیگر، اگرچه همگی مفیدند اما برخی از سایرین قدرتمندترند.
همچنین، باید توجه داشت که در علوم پزشکی یافته های علمی از جهت اعتبار در مراتب مختلف قرار میگیرند.
به عنوان مثال، جالب است بدانیم فرضیاتی که بر مبنای دانش و تجربیات شخصی نخبگان و نه تحقیقات علمی مطرح میشود از پایینترین سطح اعتبار، پژوهش های منفرد در سطحی بالاتر و پژوهشهایی که به جمع بندی و تجزیه و تحلیل انبوهی از این پژوهش های منفرد میپردازند (Systematic reviews and Meta-analyses) قدرتمندترین منابع تولید علم هستند.
بدین ترتیب تولید علم در حوزه علوم پزشکی یک فرآیند تدریجی و زمان بر بوده و نیازمند مشارکت انبوهی از پژوهشهای متفاوت است.
رودخانه الف را در نظر بگیرید که از هم افزایی صدها چشمه و جویبار بزرگ و کوچک ایجاد شده و هر کدام از اینها می تواند حاوی ترکیباتی کاملا متفاوت بوده و حتی چه بسا در برههای از زمان، بعضی از چشمه ها و جویبارها خشک شده و به رودخانه نرسند اما آنچه که از آن به عنوان محتوای رودخانه الف نام میبریم مجموعه ای از تمام این آب ها بوده و هویت مستقل دیگری دارد.
به همین ترتیب، امروزه رابطه بین سیگار و سرطان ریه امری کاملاً بدیهی و پذیرفته شده است اما جالب است که بدانیم وقتی در سال ۱۹۵۰ یکی از دانشمندان برجسته، این موضوع را مطرح کرد مورد پذیرش واقع نشد بلکه تنها پس از تایید توسط صدها مطالعه پژوهشی دیگر در سال ۱۹۸۶ رسما توسط سازمان جهانی بهداشت این ارتباط اعلان گردید.
جان کلام آنکه، روش های مورد استفاده در پژوهش های علوم تجربی دارای نقاط قوت و ضعف هستند.
اگرچه دانش و تجربیات شخصی دانشمندان و پژوهشهای منفرد محققان همگی ارزشمندند اما برای آن که به واقعیت برسیم ضروری است تا این نظریه ها بارها و بارها آزموده شوند و تنها طی فرآیندی درازمدت و پس از هم جهت بودن با بسیاری از مطالعات دیگر مورد پذیرش واقع شوند.
در چنین فضایی، جامعه علمی از ارائه نظریه های غیر متعارف استقبال می کند اما آنها نباید رسانه ای شوند زیرا برای مردمی که با اقتضائات پژوهش در علوم تجربی بیگانه اند، سوءتفاهم می آفرینند.
- ۰۰/۰۷/۰۵