با تحریف واژهها حقایق را کتمان نکنیم
واتسلاو هاول نویسنده فقید اهل جمهوری چک در کتاب خود با عنوان قدرت بی قدرتان به توصیف جامعه ای می پردازد که در آن واژه ها تحریف شدهاند.
به نظر وی کلیدی ترین راهکار اصلاح این گونه جوامع، زیستن در دایره حقیقت حتی توسط آنهایی است که به ظاهر قدرتی ندارند.
چند روز قبل بود که معاون وزیر رفاه ضمن غلط خواندن آمار ارایه شده توسط برخی از سازمانهای ذی ربط همچون کمیته امداد و موسسه عالی پژوهشهای تامین اجتماعی، خط فقر را به طور میانگین برای خانوار ۴ نفره، درآمد ماهیانه چهار میلیون تومان و در شهر تهران پنج میلیون تومان اعلام کرد. جالب آن است که اگر منظور ایشان خط فقر مطلق نیز باشد (پول مورد نیاز برای تامین حداقل خوراک سالم و مغذی) بازهم با هیچ فرمولی نمی توان به این عدد رسید.
چگونه می توان این ادعا را مطرح کرد در حالی که تکتک هموطنان به عینه خود هر روز شاهد انواع آسیبهای اجتماعی دهشتناک ناشی از فقر از قبیل کودکان کار، زباله گردی، کولبری، گورخوابی، اتوبوس خوابی و … هستند.
به طور مشابه اخیراً معاون علمی رئیس جمهور با بیان اینکه آمار فرار مغزها صحیح نیست گفت: "به طور میانگین هر ماه دو نخبه به کشور برمیگردد."
البته ایشان توضیحی در خصوص تعریف نخبگی ارایه نداد.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که قبلاً معاون آموزشی اسبق وزارت بهداشت گفته بود ایران رتبه دوم فرار مغزها را در جهان داراست و همین چند روز پیش بود که دبیرکل انجمن استعدادهای برتر ایران گفت: "از ۸۶ مدال آور المپیاد ۸۲ نفر مهاجرت کرده اند."
اما آنچه که خود تجربه می کنیم موید کدام مدعاست؟ شخصاً به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مادر کشور، شاهد مهاجرت دهها نفر از اساتید، دانشجویان و پزشکان برجسته کشور در سالهای اخیر بوده ام.
البته در این میان هستند معدود افرادی که عمدتاً به علت سقوط ارزش پول ملی و عدم استطاعت مالی پس از مدتی مجبور به بازگشت شدهاند و احتمالاً منظور معاون رئیس جمهور از نخبگان این قبیل افراد هستند.
یکی دیگر از مواردی که به طور شایع در محیط های دانشگاهی شاهد جعل واژه ها هستیم، مفهوم تولید علم است.
هر از چند گاهی از زبان مسئولین می شنویم که ایران در چند دهه اخیر در زمینه تولید علم سرآمد بوده. آنها با استناد به رشد کمی مقالات منتشره علمی-پژوهشی این روند را مطرح می کنند.
اما سوال این است که چرا ایرانیان با تولید این همه مقاله، بهبودی در وضعیت زندگی خود احساس نمی کنند؟
به راستی چند درصد این مقالات تاکنون مرهمی بر زخمهای شهروندان بودهاند؟
اگر چه در این میان مقالات ارزشمندی هم ارایه شده، اما واقعیت آن است که این رویکرد غلط باعث شده تا انبوهی از مقالات کم کیفیت، بی کیفیت و یا بی فایده در مجلات سطح پایین به چاپ برسند.
آیا آموزش در مدارس و دانشگاه ها، انواع نرم افزارها، تکنولوژی های سخت افزاری، اختراعات و اکتشافات (Patents)، تالیف کتاب و … تولید علم نیستند؟
به عبارت دیگر در اینجا نیز با جعل واژه تولید علم، معنای واقعی توسعه علمی در کشور را گم کرده ایم.
جان کلام آنکه، خط فقر، نخبه و تولید علم نمونه هایی از تحریف واژه هایی است که با آنها سر و کار داریم.
اگر هر کدام از ما در حوزه کاری خود دقیق شویم با موارد مشابه ای مواجه خواهیم شد.
همچنان که هاول در کتاب خود می گوید زیستن در دایره حقیقت وظیفه انسانی همه ماست.
- ۰۰/۱۱/۰۶