خطر زیمبابوهای شدن سلامت در ایران
اخیرا وزیر محترم بهداشت گفت:
" قبل از انقلاب، سن امید به زندگی در ایران فقط 55 سال بود، اما اکنون با بهبود وضع سلامت عمومی و بهداشت، این شاخص به 76.2 سال و به بالاتر از میانگین جهانی رسیده است."
گرچه با سخن ایشان همدلم اما بنا به دلایل زیر معتقدم روزهای طلایی نظام سلامت ایران سپری شده است.
💠 الف- مردم: پژوهش های معتبر تاثیرشوم فقر بر سلامت کودکان را به اثبات رسانده اند.
کودکان فقیر نه تنها بیشتر می میرند بلکه در آینده با احتمال بیشتری دچار کاهش بهره هوشی، اختلالات شناختی، بیماری های روانپزشکی، کوتاه قدی، بیماری های متابولیک و ... میشوند.
💠 طبق گزارش رسمی وزارت رفاه، فقر در ایران گسترش زیادی یافته، به شکلی که از هر سه ایرانی، یک تن زیر خط فقر زندگی میکند. همچنین آخرین گزارش بانک جهانی اشاره می کند که درآمد سرانه ایرانیان به شدت کاهش یافته، به شکلی که سال گذشته، جایگاه ایران در تقسیم بندی چهارگانه درآمدی کشورها از درجه دوم (Upper-middle income) به درجه سوم (Lower-middle income) سقوط کرده است.
💠 علاوه بر فقر جانکاه، باید در نظر داشت عوامل مهم دیگری همچون تحریم های اقتصادی، صدمات جبران ناپذیری بر سلامت ایرانیان وارد آورده و خواهند آورد که قبلا در مورد آنها به دفعات نوشته ام که علاقه مندان می توانند به یادداشتهای قبلی در صفحه اینجانب (instagram.com/dr.psalamati) مراجعه کنند.
💠 ب- جامعه پزشکی: چند ماه پیش بود که وزیر بهداشت، رئیس سازمان نظام پزشکی، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس و رئیس فرهنگستان علوم پزشکی به عنوان چهار رکن اصلی نظام سلامت در نامه مشترکی از رئیس جمهور درخواست کردند که طرح افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در کنکور سراسری از دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی خارج شود.
در این نامه آمده است:
"افزایش بی رویه و بی ملاحظه ظرفیت پذیرش حتماً به کیفیت آموزشی متصدیان آینده سلامت مردم آسیب جدی میرساند."
خواسته ای که به آن اعتنایی نشد و در نهایت طرح مزبور مصوب گردید. همچنین در سالهای اخیر شاهد افزایش چشمگیر مهاجرت پزشکان و اساتید دانشگاه های علوم پزشکی به خارج از کشور هستیم. رویدادهایی که قطعا به افت کیفیت سطح ارایه خدمات و آموزش پزشکی دامن خواهد زد.
💠 ج- اقتصاد سلامت: چند ماهی است که مردم و جامعه پزشکی از یکسو و دولت و سازمان های بیمهگر پایه از سوی دیگر، درگیر چالش های عجیب و غریبی هستند. زمستان قبل بود که طرح نسخه نویسی الکترونیک، بدون بسترسازی لازم اجرا و هزینههای هنگفتی بر مردم و جامعه پزشکی تحمیل شد.
💠 همچنین غائله تعیین تعرفه های سال جدید پزشکی، همانند سنوات قبل با تأخیر فراوان و بسیار کمتر از تورم موجود و به ضرر جامعه پزشکی نهایی شد. حال، سازمانهای بیمهگر طرحی به دولت ارائه کردهاند تا تمامی پزشکان و بیمارستان های غیر دولتی را ملزم به انعقاد قراردادهای یک طرفه با آن سازمانها بکنند.
💠 گرچه ساماندهی موارد فوق با زمانبندی مناسب، گامهای مثبت وضروری هستند اما باید در نظر داشت که تامین مالی این موارد، تکالیف قانونی هستند که بر گردن دولت و سازمانهای بیمهگر گذارده شده، اما آنها با شانه خالی کردن از تعهدات خود، این هزینه ها را بر مردم و جامعه پزشکی تحمیل می کنند. موضوعاتی که تاثیر ویرانگری بر اقتصاد سلامت کشور و تخریب زیرساخت های نظام سلامت گذارده و خواهند گذاشت.
از سوی دیگر، حیرت آور آن است که چگونه در عرصه عمومی و با حمایت برخی از رسانهها این نکات بهصورت دعوایی بین مردم و جامعه پزشکی به تصویر کشیده شده اند.
💠 ظاهراً ما در حال طی کردن مسیری هستیم که پیش از آن کشور زیمبابوه پیموده است. چهل و چند سال قبل و همزمان با انقلاب شکوهمند اسلامی، زیمبابوه در قاره آفریقا به استقلال رسید. اصلاحات حاکمان انقلابی آنجا در سالهای اولیه، موجب تحولات عظیمی در کشور از جمله بخش سلامت شده و موجب تحیر جهانیان گشت. اما چه شد که بعد از مدتی امید به زندگی در زیمبابوه نزولی و هم اکنون این کشور از این نظر در دهک آخر کشورهای دنیا قرار دارد؟ متاسفانه حدیث مشابهی است که در جای دیگر باید به آن پرداخت.
💠 جان کلام آنکه، سلامت کالایی چند بعدی است و از عوامل متعددی همچون سطح تاب آوری مردم یک جامعه در مقابل بیماریها، توانمندی ارایه کنندگان خدمات و اقتصاد سلامت تاثیر می گیرد.
سلامت ایرانیان در سال های اخیر با تهدیدات مهمی از جمله گسترش فقر، کاهش کیفیت سطح ارایه خدمات بهداشتی-درمانی، نقصان دانش و مهارت پرسنل حوزه سلامت، مهاجرت نخبگان، تحریمها و اجرای ناشیانه طرحهایی همچون نسخه نویسی الکترونیک، پوشش بیمه همگانی و متعادل سازی قیمت تعرفه ها مواجه بوده است.
💠 باید چارهای اندیشید در غیر این صورت تا زیمبابوه ای شدن سلامت، راه درازی در پیش نیست.
- ۰۱/۰۲/۱۸