تولید علم در ایران: مرجعیت علمی یا توهم دانایی
دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۲:۲۰ ب.ظ
مقاله زیر در صفحه اول روزنامه اعتماد 13 شهریور ماه به چاپ رسیده است.
"جهش بزرگ به پیش" نام مجموعه برنامههای حزب کمونیست چین به رهبری "مائوتسه دونگ" در سال 1958 بود که با هدف رونق تولید صنعت و به ویژه افزایش کیفیت و کمیت فولاد در آن کشور اجرایی شد.
این برنامه ها آنقدر غیر کارشناسی بودند که امروز از آنها به عنوان عبرتهای بزرگ در سیاستهای اشتباه اقتصادی-اجتماعی حکومتها یاد میشود.
به عنوان مثال، حزب کمونیست تصمیم گرفت تا جهت رقابت با کشورهای غربی هرگونه حمایت را از شهروندان انجام دهد تا تولید فولاد به کارخانهها محدود نبوده و کورههای تولید این محصول در هر کجا شکل گیرد.
بدین ترتیب، روستاییان و کارگران بیسواد با تبدیل مزارع و کارگاهها به کورهها و سوزاندن هرگونه درخت، چوب، وسایل و حتی در و پنجرههای ساختمانی تبدیل به تولید کنندگان فولاد شدند تا از مشوقهای دولتی بهرهمند شوند.
اما چند سالی طول نکشید تا "جهش بزرگ به پیش" فاجعه انسانی قحطی چین با مرگ حداقل 15 میلیون انسان را رقم زد.
هفته گذشته را با نام هفته دولت پشت سر گذاشتیم و در این میان بار دیگر مسئولان وزارتخانههای علوم و بهداشت با استناد به تعداد مقالات چاپ شده علمی-پژوهشی در کشور از موفقیت در کسب مرجعیت علمی در منطقه و رتبه پانزدهم جهانی در تولید علم در دانشگاهها سخن گفتند.
چند ماه قبل نیز رئیس جمهور عنوان کرد:
"رتبه پانزدهم تولید علم در جهان از افتخارات ایران اسلامی است."
از طرف مقابل شاهد هستیم که بسیاری در خصوص عملکرد موفق دانشگاه ها ابراز تردید کرده به طوری که تیتر اول روزنامه اعتماد مورخ دوازدهم شهریور ماه از "جایگزینی شبه علم به جای علم" در دانشگاهها خبر میدهد.
چگونه این تعارض قابل توجیه است؟
معتقدم دانشگاه های کشور با سیاستگذاری های اشتباه از ریل توسعه خارج شده و یکی از این سیاستهای اشتباه تقلیل موضوع تولید علم به چاپ مقالات علمی-پژوهشی به عنوان شاخص مرجعیت و توسعه علمی است.
اما تولید علم چیست؟
دکتر رضا منصوری فیزیکدان برجسته کشورمان مینویسد:
"تولید علم واژه و مفهومی است که ما ایرانیان و فارسی زبان ابداع کردهایم و برای آن واژهی معادل انگلیسی science production را ساختهایم.
این برای من کاملاً واضح بود چون میدانستم این ترکیب با ماهیت علم مدرن سازگار نیست.
علم مدرن فرایندی است که در جریان آن دانش و معرفت تولید میشود.
به همین دلیل "تولید علم" ترکیبی است بیمعنی؛ مثل این است که ما در ایران از «تولید صنعت» صحبت بکنیم.
بله ما محصولات صنعتی تولید میکنیم اما تولید «صنعت» نداریم!
… ما ایرانیان که هنوز در ابتدای راه درک علم نوین هستیم از این که توانستهایم مفهوم تولید علم را بسازیم خوشنودیم.
چون رواج این مفهوم هم به سیاستمداران کمک میکند مردم را گول بزنند چون حمایت واقعی از علم را زیر پا گذاشتهاند، و هم مردم ما دلشان خوش است که ما پیشرفت علمی کردهایم، و همکاران علمی راحتتر «دانشمند پایگاههای علمی» میشوند، و هم بخش خصوصی درآمدهای چربی از تولید مقاله و پایاننامه به دست میآورد.
ظاهراً همه راضیاند، دانشمند پایگاهی، سیاستمدار، و مردم! پس چه باک؟
اما واقعیت این است که این مفهوم تولید علم مخدری شده است که دیر یا زود توان تفکر را از جامعهی دانشگاهی ما میگیرد و فاجعهای اجتماعی به بار خواهد آورد."
از طرف دیگر فرض کنیم که علم را به آنچه که بشر از حس و تجربه به دست میآورد محدود کرده (Science) و آنگاه تولید علم را معادل تعداد مقالات علمی-پژوهشی در این حوزه بگیریم آنگاه موارد زیر در این پیشرفت چه جایگاهی را به خود اختصاص می دهند؟
محتوای آموزشی در مدارس و دانشگاه ها، انواع تکنولوژی های سخت افزاری و نرم افزاری ، اختراعات و اکتشافات (Patents)، تالیف و ترجمه کتاب و …
اما چگونه می توان سهم هر کشور در توسعه علمی بشری را محاسبه کرد؟
برای این موضوع تاکنون شاخصهای مختلفی ابداع شده که هر کدام محاسن و معایبی دارند و شاید یکی از بهترین آنها شاخص دانش جهانی (Global Knowledge Index) باشد.
این شاخص که خود از 155 نشانگر جزئیتر تشکیل شده توسط برنامه "توسعه سازمان ملل" ارایه گردیده و عمدتاً وضعیت علمی مردم هر کشور را حول هفت محور زیر بررسی میکند:
آموزش و پرورش، تحصیلات دانشگاهی، آموزش فنی و حرفهای، تحقیق و توسعه و نوآوری، اطلاعات و تکنولوژی، اقتصاد و فضای عمومی تسهیل کننده علمی.
جالب توجه است که بررسی کیفی مقالات علمی پژوهشی چاپ شده در هر کشور (و آن هم نه تعداد خام مقالات که برای تولید علم مورد استناد مسئولین قرار می گیرد)، فقط چند نشانگر از مجموعه این همه را شامل می شود.
بدین ترتیب رتبه ایران در حال حاضر 97 از میان 132 کشور بوده و در منطقه نیز از جایگاه مناسبی برخوردار نمی باشد.
جان کلام آنکه با محدود کردن موضوع تولید علم به چاپ مقالات علمی-پژوهشی، درباره معنای مرجعیت علمی، (تعمدا و یا تسامحا) به اشتباه افتادهایم.
تولید علم واژه ای جعلی و بی معنی است که در کشور ما با ایجاد توهم و غرور کاذب ملی موجب انحراف افکار عمومی و اذهان دانشگاهیان از وسعت میزان عقب ماندگی ما از قافله توسعه بشری شده است.
باید تدبیری اندیشید در غیر این صورت تولید علم در ایران همچون تولید فولاد در چین به یکی دیگر از عبرتهای بزرگ سیاستهای اشتباه حکومتی تبدیل خواهد شد.
- ۰۲/۰۶/۱۳