اشتباهات اصلاح طلبان یا معایب ساختاری در حاکمیت
✍️ پیمان سلامتی
استاد پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تهران
جناب آقای عباس عبدی در مقاله مندرج در صفحه اول شماره 5844 مورخ پنجم شهریورماه 1403 روزنامه اعتماد با عنوان " سخنی با جناب آقای خاتمی" مقاله ارزشمندی را نگاشته و از سایرین جهت اظهار نظر دعوت به عمل آورده بودند که یادداشت زیر را در اختیار هیئت تحریریه روزنامه قرار دادم.
با توجه به پیگیری به عمل آمده چون روزنامه بنابه دلایلی از چاپ نوشته اینجانب معذوراست لذا آن را در اینجا و در کانال خود به اطلاع عموم می رسانم.
💠 آقای عبدی خطاب به آقای خاتمی به نقد جبهه اصلاحات پرداخته و با طرح این موضوع که "ما وارد وضعیت تازه ای شده ایم و ... نیروی سیاسی در وهله نخست و پیش از هر چیز باید درک و تحلیلِ روشنی از تحولات داشته باشد" از اصلاح طلبان به عنوان "یکی از مهمترین نیروهای سیاسی" موجود خواسته است که در "دوران وفاق" با استفاده از "این فرصت تاریخی" به "اصلاح روشها و رویکردهای غلط" خود بپردازند.
💠 اگرچه اینجانب با برخی گزاره های فوق همدلم اما معتقدم مشکل اصلی اصلاح طلبان در روشها و رویکردهایشان نیست بلکه مربوط به ساختارهای معیوبی است که در حاکمیت ما شکل گرفته و آنها در این فرصت پیش آمده باید بر این نقاط بحران ساز تمرکز کنند.
ضمن آنکه در سطح کلان جامعه نیز وفاقی قابل رویت نیست.
💠 دو سال قبل، آقای آلن بوچانان فیلسوف آمریکایی در سخنرانی خود با عنوان "چگونه به پاندمی بعدی بهتر پاسخ بدهیم: اصلاح ساختارهای نهادی" به نقد عملکرد فاجعه آمیز برخی از کشورها طی پاندمی کووید پرداخت.
💠 بوچانان می گوید:
"این اشتباه است که خطاها را منحصر به سوء مدیریت مدیران کنیم زیرا در حقیقت این خطاها از دل نهادهایی بیرون آمده اند که این تصمیمات در آنجا گرفته شده اند ... پاسخ به این سوال که چگونه پاندمی بعدی را کنترل کنیم این نیست که رهبری و مدیریت را بهتر کنیم بلکه آن است که باید سازمانها را اصلاح کنیم."
در بخش دیگر، آقای بوچانان مهمترین عامل این وضعیت خطیر را عدم توجه به عوامل بحران زای اصلی و درگیری با عوامل فرعی و روبنایی عنوان می کند.
💠 به همین صورت، یکی از عوامل بحران زای اصلی در کشور ما رسوخ نگاه ایدئولوژیک، امنیتی و از بالا به پائین در بند بند ساختار حاکمیت است و تا زمانی که این ساختار معیوب اصلاح نشود بعید است تا نیروهای سیاسی توان اعتلای روند موجود را داشته باشند.
به همین علت هم بود که تجربه هشت سال دولت اصلاحات در زمان ریاست آقای خاتمی منجر به برآمدن دولت آقای احمدی نژاد و تخریب دستاوردهای پیشین شد.
💠 بخشی از مسئولینی که در دوره به قول آقای عبدی یکدست سازی شده (سه سال اخیر)، مدیریت کشور را بر عهده داشتند و برخی از مدیران زمان اصلاحات از دوستان ما بودند اما چه شد که هر دو گروه در برخی مواقع عملکرد فاجعه آمیزی داشتند؟
به عبارت دیگر هر نیروی سیاسی اصلاح طلب، اصول گرا، غیر حزبی و ... در یک ساختار ناسالم قادر به کنشگری درست نمی باشد.
💠 ایشان ضمن نامیدن دوران فعلی به عنوان وفاق نوشته اند:
" انتخابات عامل تغییر نیست، بلکه محصول همین تغییرات است" و توضیح نداده اند که منظورشان چه سطحی از تغییرات است؟
همگی شاهد بودیم که رئیس جمهور محترم روز بعد از انتخابات و در جلسه رای اعتماد وزرا، در هر دو نوبت، صراحتا از اراده حاکمیت جهت این تغییرات سخن گفتند؟
آیا توده مردم عامل این تغییرات بودند یا تصمیمات از جای دیگر گرفته شده بودند؟
💠 همچنین، به یاد داشته باشیم که نیمی از واجدان شرایط در انتخابات شرکت نکردند، از آن نیم دیگر هم برخی با کابینه موجود توافقی ندارند و از سوی دیگر، برخی از اطرافیان رئیس جمهور، محتملا به طمع پست و مقام آمده اند.
پس نه تنها وفاقی صورت نگرفته بلکه پزشکیان با مشکل مقبولیت نیز مواجه است.
💠 تجربه روی کارآمدن میخائیل گورباچف در سال 1985 در اتحاد جماهیر شوروی و اتخاذ برنامه های اصلاح طلبانه دیرهنگام (گلاسنوست و پروستاریکا) بدون فراهم کردن بستر لازم نشان داد که این گونه تغییرات ظاهری و روبنایی علاج کار نیستند و می توانند منجر به فروپاشی گردند.
💠 جان کلام آنکه، بدون توجه به عوامل ریشه ای و بنیادین، "اصلاح روشها و رویکردهای غلط" نمی تواند درمان وضعیت بغرنج موجود باشد و به همین جهت بهترین استراتژی پیشنهادی به نیروهای سیاسی را شناسایی و اصلاح ساختارهای معیوب می دانم.
با ایشان در خصوص شکل گیری وفاق مخالفم و فکر نمی کنم که آنچه که تاکنون ما را بدینجا رسانده صرفا محصول خواست مردم بوده باشد.
💠 و با ایشان موافقم که باید از این فرصت تاریخی استفاده کرد چون چه بسا فرجام کار این تغییرات روبنایی همچون برخی دیگر از کشورها بسیار نامیمون باشد.
- ۰۳/۰۶/۰۹