چرا نظام سلامت آبستن وقایع تلخ است؟
- ۰ نظر
- ۲۴ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۴۶
شنیده بودند علاقه مندم به آزادی دانشجویان کمک کنم. حدود بیست سال سن داشتند. خسته، شکسته ، بدحال ولی مرد و مسئول به نظر می آمدند. پیش از این، ماهان یک روز و دوستش هجده روز در بازداشت بودند.
تو گویی بار بیش از پنجاه هزار نفر از هم دانشگاهی هایشان را به دوش می کشیدند. به دنبال آزادی حدود بیست نفر از دانشجویان بازداشتی بودند. به همین خاطر هم بود که برای پیگیری کار دوستانشان حاضر شده بودند که از دانشگاه مجاور نزد من بیایند.
💠 ماجرا را شرح دادند. از برخوردهای خشونت باری که با آنها و همکلاسی هایشان در پردیس دانشگاه شده بود سخنهایی گفتند که تا چند روز از شنیدنش گیج و منگ بودم. دل خوشی از بسیجی ها و لباس شخصی ها نداشتند.
گوش می دادم و در همین حین خاطراتم را از دانشگاه یورک مرور می کردم. در ذهن نشاط، شادابی، خوشحالی و در عین حال خامی و ناپختگی دانشجویان کانادایی را با این فرزندانم مقایسه می کردم.
💠 جایگاه تشکیلاتی شورای صنفی را از پایین به بالا مرور کردیم. مطمئن شدم که ماهان منتخب هفده شورای صنفی دانشکدههای مختلف دانشگاه تهران است. گفتم شما را درک می کنم.
بخش هایی از کتاب "چرا نمی توانیم منتظر بمانیم؟" از مارتین لوترکینگ را برایشان نقل کردم. آنجایی که او از سفیدپوستان اصلاح طلب و میانه رو به سختی انتقاد میکند و میگوید:
"آنها همانهایی هستند که صلح کاذب که به معنی نبود تنش است را به صلح راستین که به معنی وجود عدالت است ترجیح می دهند. همواره می گویند با آرمانی که در پی اش هستید موافقیم اما با روش اقدام عملی تان موافق نیستیم ... با تصویری افسانهای از زمان زندگی میکنند و همواره به سیاهان سفارش می کنند منتظر زمانی مناسب تر بمانید."
💠 گفتم احتمالا شما هم مثل لوترکینگ من را مشابه یکی از آن سفید پوستان می بینید. اما من انقلابی نیستم. یک بار این تجربه را در سال پنجاه و هفت داشتهایم. در جایی که نقشه راهی موجود نیست انقلاب کنیم تا حکومت را تحویل چه کسانی بدهیم؟ پس یگانه راه برون رفت از این بحران را اصلاحات می دانم.
💠 خاطره ای برایشان تعریف کردم اما برای اولین بار بخشی از آن را سانسور کردم. چون نتوانستم بگویم که این خاطره را از عضویت در بسیج دارم.
گفتم برای آینده این مملکت به وجود شما نیازمندیم و الان هزینه انسانی اعتراضات کف خیابانی سنگین است. گفتم اگر به دنبال آزادی دوستانتان هستید من هستم. توافق کردیم. جلسهای را با یکی از اساتید خوشنام و ذینفوذ برایشان هماهنگ کردم.
اما ماهان به جلسه نرسید. خبر رسید که ربوده شده. چند روز قبل مطلع شدم که به مادرش از زندان پیغام داده که به بچه ها بگو تا کاری برایم بکنند.
💠 آری، باید کاری کرد. نباید در قبال این وظیفه شناسی و احساس مسئولیت بی تفاوت بود. به همین دلیل است که نمی توانیم منتظر بمانیم.
💠ماهان گچ پزان عیدگاهی، دانشجوی روانشناسی دانشگاه تهران و برنده مدال طلای المپیاد ادبی است.
در کشور عجیبی زندگی می کنیم. چند سال قبل بود که به پیشنهاد ایران، قطعنامه جهان علیه خشونت و افراط گرایی در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید و موفقیتی سیاسی برای جمهوری اسلامی در عرصه جهانی کسب شد.
حال دوباره در این خصوص توجه جهانیان به ما جلب شده، جایی که طی هفته های اخیر یکی از کانونهای وقوع خشونت های عریان بوده است.
💠 در این نوشتار قصد ندارم تا به ریشههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این تعارض بین قول و رفتار در جامعه ایرانی بپردازم بلکه می خواهم به این سوال پاسخ دهم که چرا به تدوین سند ملی پیشگیری از خشونت جمعی نیازمندیم؟
💠 سازمان جهانی بهداشت خشونت را به سه دسته کلی تقسیم می کند:
متوجه خود (خودکشی و خودآزاری)، بین دو یا چند فرد (در خانواده و یا در جامعه) و جمعی.
همچنین این سازمان، خشونت جمعی را استفاده ابزاری از خشونت به وسیله افراد عضو در گروهی خاص بر علیه افراد گروهی دیگر با مقاصد سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی تعریف می کند.
💠 ده سال قبل بود که به دعوت سازمان جهانی بهداشت، حدود 300 تن از صاحبنظران بین المللی جمع شده و نسبت به تدوین برنامه عملیاتی کمپین پیشگیری از خشونت اقدام کردند.
یکی از پیشنهادات مهم این مجمع تدوین سند ملی پیشگیری از خشونت به تمامی کشورها بود.
نکته ای که برخی از کشورها همچون کلمبیا که زمانی نماد خشونتهای جمعی تلقی می شد از آن تبعیت نموده اما پارهای دیگر همچون ایران آن را مسکوت گذاردند.
پروکروستس شخصیتی در افسانه های یونان است که برای استراحت میهمانان خود تخت خاصی در نظر گرفته بود.
اگر قد آنها از طول تخت کوتاه تر بود باید آنقدر کشیده میشدند تا هم طول تخت شوند و اگر از تخت بلند تر بودند پاهایشان را می بریدند تا از تخت بیرون نزند.
💠 در بحبوحه اخبار تکان دهنده روزهای اخیر همچون گزارش سازمان آمار از رکورد نرخ تورم 54 درصدی در تیرماه 1401 ، تشدید فشارها بر بانوان به وسیله گشت ارشاد، افزایش یک شبه قیمت انواع دارو تا 30 درصد تحت لوای طرح پرحاشیه دارویار، اتفاق دیگری هم در حوزه سلامت افتاده که جامعه پزشکی را ملتهب نموده و آن ابلاغ دستورالعملی از سوی وزارت بهداشت است که در آن شاغلین حرف پزشکی به حبس، جزای نقدی و ابطال پرونده تهدید شده و اداره کل بازرسی وزارت بهداشت، برای پیگیری تخطی متخلفان به خط شده است.
شتاب نکنید. این تمهیدات برای ریشهکنی فساد، ارتقای سلامت ایرانیان و یا انجام انبوه وظایف روی زمین مانده وزارت بهداشت اندیشیده نشدهاند، بلکه در چارچوب اجرایی ساختن طرح سال قبل مجلس شورای اسلامی با عنوان جوانی جمعیت و حمایت از خانواده بسیج شدهاند.